+ رفتم آز خون دادم
الان خونه ی مامان اینا اومدم
ناهار همینجا هستیم
+ کارم معلوم نیست وضعیتش هنوز!
خیلی بالا و پایین کردم
تا فردا ببینم چی میشه
توکل به خدا
+ خدایا کمکم کن لطفا
سپردم به خودت ...
+
رويـ خط زمانـ شنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۴ / 11:50 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ این سریال مسخره! پر از خشونت!
+ مثل الان که خوبم
خدایا همش خوب باشم
دردم رفع بشه لطفا
الحمدالله 🤲🏻
+ فردا آز خون دارم و کُلی آیتم گفتم دکتر بنویسه
+ با صفو.را حرف زدم میگه نرو
قراره درمورد مد.یر اون مد.رسه تحقیقات کنه واسم
ببینه اخلاقش چجوریه
تا فردا ببینم چجوری میشه🤲🏻
توکل به خدا
+
رويـ خط زمانـ جمعه بیست و هشتم شهریور ۱۴۰۴ / 18:30 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ دوباره درد برگشته!
و من در ناامیدترین حالتم!
چرا؟
یه هفته دیگه مه.ر شروع میشه!
باس برم سرکار!
پسر مدر.سه!
نگرانم
نگرانم شروع کارمم!
اگه درد داشته باشم اینجوری؟!
اگه خوب نشم؟!
خدایااااااااااا ولم کردی؟
من بازم شکرت میکنم
تا بهم بدی سلامتیم رو ...
خدایا لطفاااا لطفا
بهم برگردون سلامتیم رو 😭😭😭
+
رويـ خط زمانـ جمعه بیست و هشتم شهریور ۱۴۰۴ / 13:11 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ خدایا؟
منُ مثل او سه هفته خوب کن
درد دارم
غصه میخورم
خدایا میشه معجزه؟
میدونی
شاید خسته شدم
میشه مث روزای عالی خوب بشم
خسته ی کار بشم؟
😭😭😭😭
ولی
بازم شُکرت 😔🤲🏻
+
رويـ خط زمانـ چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ / 16:30 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ تمامِ زندگیم! زندگی که نه فکرم
ختم میشه یه مق.عد و 💩 کردن!
فکر کردن به اینکه درد نداشته باشم
چجوری میخوام 💩 کنم
کی 💩 کنم
درد بگیره نگیره!
خلاصه میخوام یه جوری رهاش کنم!
رها...
+
رويـ خط زمانـ سه شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۴ / 16:43 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ الهی شکر
Just this
For this moment
Hooooom 🤞🏻
+
رويـ خط زمانـ دوشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۴۰۴ / 18:22 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ امروز که رفتم سرکار
دیگه انگار مطمئن شدم باس برم یه جای جدید
تغییر مجدد میزها!
همون میز کوچیک واسه من!
فقط بخاطر دوماه مرخصی استعلاجی و جراحیم!
بخاطر درد کشیدن و نتونستم برم
این همه سال زحمتهام دیده نشد
ولی این دو ماه!!!
که یک ماهش وجدانن بخاطر اضطراب و فشار روحی بود که خودشون وارد کردن بهم!
+ بماند!
بماند
+ حقیقتا نمیتونم اون چیزی که حس کردم و بهم گذشت رو با کلمات بگم...
+ مطمئن شدم
بخاطر اینکه دیگه اون کارهایی که انجام میدادم رو سپردن به یکی دیگه
من همه ی اینارو از چشم اس.دی پ.رور میبینم!
تغییر رفتاراشون!
خرم اگه بخوام ادامه بدم
هه!
درخواست رو دادم
توکل به خدا
توکل به خودش
کار خوبه که خدا درست کنه!
+ خدایا همیشه بهترینارو پیش آوردی
ایندفعه هم روش 😌🫂
+
رويـ خط زمانـ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۴ / 19:48 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ استخ.اره عالی دراومد
+ استرس گرفتم و همش بهش فکر میکنم
حالا میام بیشتر درموردش مینویسم
+
رويـ خط زمانـ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۴ / 0:13 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ امروز یه پیشنهاد کاری معا.ون.ت بهم شد
دو دل شدم
مشورت کردم
با چند نفر
قرار شد بابا واسم است.خا.ره بگیره
+ توکل به خودت خدا
بهترینارو پیش میاری همیشه🫀
+
رويـ خط زمانـ شنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۴ / 19:5 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ آخه خداااایا تازه سه هفته بود نفس راحت میکشیدمُ داشتم زندگی راحت میکردم
این پریود اومد و باهاش درد رو هم آورد😭
از گر.وک پرسیدم گفت تاثیر داره 😔
و من الان غمگینم
خدایااااااااااااا
چیکار کنم؟
یه راهی بذار جلوی پام لطفا
من درد که میاد ناامید میشم اصن 🥺😫
+
رويـ خط زمانـ جمعه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۴ / 20:21 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ دیروز بعد از کلاس پسر رفتیم خونه ی مامان اینا
+ دیشب تا نیمه های شب فیلم دیدیم
و صبح با صدای جاروی همسایه بالایی بیدار شدم
الانم خواب دارم
+ امروزم ل.یدا گفت با پسرجان بریم خونشون
+ هفته ی دیگه هفته ی شلوغی هست
داوری های استانی اینا ...
+ میدونم همه چی عالی پیش خواهد رفت
+ خدایا شُکرت بهترینا رو پیش میاری
من همه چی رو میخوام بسپارم واقعی به خودت
که آرامش رو به قلبم بدی 🫀
+
رويـ خط زمانـ چهارشنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۴ / 15:23 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ نمیدونم چرا اینقد بی حوصله ام!
البته میدونم
نزدیک پریودم و بالانس هورمونها بهم ریخته و درنتیجه حسها قاطی پاطی و درهم ریخته
+ دیروز جشن آخر یه کلاس پسر بود
بعدش با به.راد و لی.دا بردیمشون خانه بازی جدیدی که سر کوچه ی ما باز شده
خیلی خوب بود و حسابی بازی کردن
و سیب زمینی هم خوردن
+ الانم آرین اینجاست
دارن بازی میکنن
+ برق ها رو هم قطع کردن عو.ضیا
+ منم فصل چهارم کتاب نیمه تاریک وجود رو خوندم
تمرینش رو باس انجام بدم
+ چقد بی حال میحالم من 😬
+ هفته ی دیگه هم داوری استانی داریم
چیکار کردی بادلم؟ 😅😅
+ خدایا معجزه را در حقم نگهدار لطفا
+
رويـ خط زمانـ سه شنبه هجدهم شهریور ۱۴۰۴ / 11:59 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ آروم تر!
دارم رو غذا خوردن آرومتر کار میکنم
+ زندگی دور کند باشه شاید اضطرابم کمتر شه
+ کتاب جدید شروع کردم
+ خدایا شُکرت واسه همه چی که بهترینها رو پیش میاری🤲🏻
+
رويـ خط زمانـ شنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۴ / 17:50 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ تصمیم گرفتیم بریم نمایشگاه
رفتیم
فرش دیدیم
به نظرم خیلی قشنگ بود
+ بعدش رفتیم کباب خوردیم
بعدشم بستنی با خامه 🥲
خیلی خوب بود
+ دوستِ دوران ابتداییم رو دیدم تو نمایشگاه
اومدن شهر ما
شماره اش رو ازش گرفتم
شاید رفت و آمد کردیم باهم
دوستِ دیگه
+ خدایا شُکرت واسه همه چی
مچکر بهترینارو پیش میاری همیشه
خـــط خـــطيـــ
+
رويـ خط زمانـ جمعه چهاردهم شهریور ۱۴۰۴ / 23:15 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ دیروز با مامان و بابا رفتیم کنار دریا کباب خوری 🤩
کنارشون که هستیم دوست دارم
+ وقتی میبینم گرد پیری روشون داره میشینه خیلی غصه ایی میشم 🥺🥺🥺
خدایاااااااااا
اصن میبینم بابا زانوهاش رو ماساژ میده و درد داره به روی خودش نمیاره قلبم آتیش میگیره💔
+ خدایا مراقبشون باش🤲🏻
+
رويـ خط زمانـ جمعه چهاردهم شهریور ۱۴۰۴ / 14:3 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ امروز یه سر رفتم محل کار
برق رفته بود
پس لپ تاپ رو برداشتم اومدم خونه
اونا که دلشون میخواست بمونم ولی من ۱ساعتی موندم برگشتم
یه سوزش ریزی حس میکردم
تشت آبگرم معجزه است
+ فردا هم مد.یرکل میاد قرار شد یه سر برم🥺
ایشالا که زود تموم شه و برگردم
+ پنجشنبه عصر با مامان اینا برنامه ی بیرون گذاشتیم
کنار دریا و کباب و این چیزا
پسر دلش میخواست و کُلی ذوق داره واسش
+ الحمدالله که بهترین ها رو واسمون همیشه پیش میاری
مرسی بخاطر معجزه ایی که فقط من متوجه اش هستم ...🤲🏻🫂
+
رويـ خط زمانـ چهارشنبه دوازدهم شهریور ۱۴۰۴ / 12:53 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ دیروز مهمون داشتم
واسم گل خرید 🤩
واسش کیک خریدم و با کادوش بهش دادم
+ فردا میریم یه سر محل کار
خدایا توکل به خودت 🤲🏻
+ شُکرت بهترینارو همیشه پیش میاری
الحمدالله بخاطر حالم
+
رويـ خط زمانـ سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴ / 11:28 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ این اس.دی.پرور الحق که خرِ!!!
تو اون مغز پوسیده اش نمیدونم چی هست!
آخه خر من بهت گفتم کادوی مریم رو بهش نده اونوقت دقیقا برداشتی بهش دادی؟!!!
آخه یعنی چی؟!
بعد برگشتی میگی من حوصله ی کافی شاپ ندارم؟!
نداشته باش!
ما هم حوصله ی تو رو نداریم!
دختره ی خودخواهِ بی ریخت!
خوب خودت رو نشون دادی!
من از این حرفش این برداشت رو کردم همونطور که روابط و دورهمی با همکارای دیگه رو کنسل کرد، اینجا رو هم میخواد همین بلا رو بیاره!
واقعا همکار دوست نمیشه! 😒
+ خدایا الحمدالله که حالم خوبه
شُکرت که همیشه بهترینها رو واسمون پیش میاری
+ فردا لی.دا و به.راد رو دعوت کردم خونمون
پسر دوست داشت اونا بیان پیشمون
تصمیم دارم واسه خودمون ساندویچ سرد لذیذ درست کنم 🌯
از اونا که خیلی وقته هوس کردم😋
واسه پسرا هم سیب زمینی سرخ میکنم
خیلی وقته مهمون بازی نکردم
+ بلاخره آخرین بخیه هم افتاد😌
طول کشید ولی افتاد
+ خدایا الحمدالله 🤲🏻
+ پسر راه میره میگه چرا مامان نمازی شدی؟🤣
بچه ام اینجور چیزا رو از من تا حالا ندیده بود
+ آقا من دلم میخواد 🙇🏻♀️ بخونم 🍷 بخورم!
لطفا به راههای ارتباطی آدمها با خدا دست نزنید!
+
رويـ خط زمانـ یکشنبه نهم شهریور ۱۴۰۴ / 13:46 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ الحمدالله 🤲🏻🙇🏻♀️
+ خدایا شکرت که بهترین ها رو واسمون پیش میاری
+ روزها و شبها به درگاهت سجده کنم کمه
+
رويـ خط زمانـ جمعه هفتم شهریور ۱۴۰۴ / 15:22 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ منِ این روزا توی یه دنیای دیگه است
دنیاش به اندازه ایی بزرگ شده که همه چی رو توی سلامتی و خدا میبینه!
راستش من نه اهل نما.ز بودم نه هیچی!
اما با خدام معامله ام کردم
چند روزه دارم نماز میخونم🥺🥺
خدایاااااا🥺🤲🏻
خبر از دلم داری 🥺
دوسِت دارم
+
رويـ خط زمانـ چهارشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۴ / 12:48 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ من باورم نمیشه گذر کردم
از اون روزها و دردها
از اون روزهایی که هیچکی جز خودم نمیتونه درک کنه
چقد اطرافیانم باهم درد کشیدن
چقد عجز و ناله بودم
چقد ناتوان بودم
😢😢😢
یادم میاد بغضم میگیره
اشکم میریزه
خدایا معجزه کردی واسم
شُکرت خداجونم
الحمدالله
ربِ من شُکرت
ازت ممنونم بخاطر این روزای آرامش و بدون درد شُکرت
+
رويـ خط زمانـ سه شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۴ / 22:55 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ 🤲🏻🙇🏻♀️
فقط میتونم بگم الحمدالله
+ این روزا رو دوست دارم
روزایی که اشکم دم مشکِ
از خوشحالی
از ذوق
خدایا شُکرت
الحمدالله...
+ من اصلا آدم مذهبی نیستم
حتی ظاهرم
ولی این روزا یه جوری دیگه خدا رو حس کردم😌
+
رويـ خط زمانـ سه شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۴ / 0:0 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+
رويـ خط زمانـ یکشنبه دوم شهریور ۱۴۰۴ / 18:21 بهـ قلمـ خانومـ میمـ
+ من؟
آویزون ...
چشم به راه معجزه ...
+
رويـ خط زمانـ شنبه یکم شهریور ۱۴۰۴ / 10:21 بهـ قلمـ خانومـ میمـ